@article { author = {Shabanzadeh, Maryam}, title = {Mystical Education of Khanegha}, journal = {Journal of Kavoshnameh in Persian Language and Literature}, volume = {14}, number = {27}, pages = {241-270}, year = {2014}, publisher = {Yazd University}, issn = {2645-453X}, eissn = {2645-4548}, doi = {}, abstract = {  One of the most important issues in Sufi’s social life and “Khanghah” is the ethics exist between “Moraad” (beloved) and “Morid” (devotee). The Morid (i.e. new student) considers his Moraad (i.e. instructor) as his mentor in his spiritual journey submitting himself spiritually and worldly to his Moraad. The Moraad who is a representative of divine education guides him. However, the training m ethods of the Moraad can be different for the spiritual training of the Morid. The foundation of this research is the amount of attention given to human dignity in Islam. The author is investigating why Sufi’s education failed in their training system. Thi s research concludes the submission of Morid to Moraad is the primary weakness of the Sufi’s training system. In this case, the personality of the Morid can be humiliated and when sombody is absolutely submitted to his Moraad may consequently cause lack of freedom of Morid. Furthermore, this result in idolization of the Moraad and worshiping someone else except the God can be considered far from Islamic principles One of the limitations of the current research is the insufficiency of the ancient mystical books written in 9 th century:(H.D)  }, keywords = {Morid,Moraad,Hypo critical Sufi,Pathology,Khaneghah,Critic,Education system}, title_fa = {آسیب شناسی نظام تربیّتی خانقاهی صوفیه*}, abstract_fa = {  یکی از مباحث مهمّ زندگی اجتماعی صوفیه در قرن ششم ، آداب مریدی و مرادی و به طریق اولی اعتقاد به ولایت پیران  است. «مرید» یا سالک نوپا «مراد» یا شیخی را در خانقاه برای تعلیم و طیّ طریق می‌یافت  تا با قرار دادن روح و جسم خود  در اختیارآن استاد و تلمّذ نزد اوراه‌های وصول به حقیقت  الهی را دریابد. این نظام تربیّتی علیرغم دستپرورده‌های کمال یافته ای که به جامعۀ بشری عرضه کرده است ، در بستر‌های اجتماعی گوناگون و دوره‌های مختلف، با فاصله گرفتن از اهداف صوفیان  راستین، انحراف و کژروی‌هایی را نیز شاهد بوده، زبان انتقاد بسیاری را برانگیخته است.   این تحقیق، به بررسی آن دسته از شیوه‌های تربیّتی صوفیه که منجر به فاصله گرفتن برخی صوفیان متأخر از مشی و مرام صوفیان متقدم گشت،می‌پردازد و محدودۀ مورد مطالعه، مجموعه اقوال مشایخ، مندرج در متون معتبرمنثور و منظوم صوفیه از قدیمترین ایّام است  تا از این رهگذر، بن مایه‌هایی که به  سرسپردگی و  انحراف عقیدتی ساده دلان و سوء استفادۀ نیرنگبازان و صوفی نمایان در قرن‌های بعدی منجر گشت، آسیب شناسی گردد. فرضیۀ تحقیق مبتنی بر آن است که هرچند صوفیان در قرون اوّلیّه با خلوص به وادی عرفان و تصوّف گام نهاده بودند، ولی وجود مؤلفه‌هایی در سنّت عرفانی صوفیه که نظام تربیّتی بستۀ رابطۀ مرید و مراد را تعیین می‌کرد،موجب شد که صوفیان از مسیر اصلی فاصله گیرند. در حقیقت،  نظام تربیّتی صوفیان هستۀ اوّلیّۀ انحراف را در بطن خود داشت.  زیرا با سرسپاری مرید به تعالیم مراد، وی در نظامی‌ استبدادی و بی چون و چرایی  قرار می‌گرفته که کرامت انسانی اوبه فراموشی سپرده می‌شده است و اختیار اعمال و آزادی اراده  ازوی سلب می‌گردیده است. چنین شیوه­ای با اصول اساسی اسلام مباینت دارد. واژگان کلیدی: مرید، مراد، صوفی نمایان، آسیب شناسی، خانقاه، نظام آموزشی صوفیه.          }, keywords_fa = {مرید,مراد,صوفی نمایان,آسیب شناسی,خانقاه,نظام آموزشی صوفیه}, url = {https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_377.html}, eprint = {https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_377_03f1814b92259a0a1a0438c1cdf86a48.pdf} }