دانشگاه یزد
کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی
2645-453X
2645-4548
20
43
2020
02
20
نقد روششناختی 16 مقاله در حوزۀ ادبیّات و سینما
9
42
FA
هاله
کیانی بارفروشی
داتشگاه مازندران
haleh_kiani@yahoo.com
قدسیه
رضوانیان
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
ghrezvan@umz.ac.ir
10.29252/kavosh.2020.1737
<strong>ضرورت مطالعات میان رشتهای در پژوهشهای ادبی ایران در سالهای اخیر، به مطالعاتی در فیلم، تلویزیون، نقاشی و سایر «متون فرهنگی» منجر شده است. این رویکرد که به نظر میرسد حاصل گسترش نظریههای مرتبط با نشانهشناسی انتقادی و مطالعات فرهنگی است، به ارائۀ پژوهشهایی انجامیده است که از اهداف و بنیانهای فلسفی این نظریهها فاصله دارند. این جستار، بر نقد و تحلیل شانزده مقالۀ ادبی علمی پژوهشی با موضوع سینما متمرکز است و تلاش دارد دریابد چه ابعادی از ارتباط ادبیات و سینما بیشتر مورد توجه این پژوهشها بوده و چه وجوهی مغفول مانده است. به نظر میرسد پژوهشهای ادبی، در آثار سینمایی نیز به دنبال مؤلفههایی همچون ساختار و روایت از منظر ادبی هستند. در 80 درصد از مقالههای بررسی شده، رویکردی صرفاً ساختاری و فرمالیستی دیده میشود و از آنجا که نگاه به آثار سینمایی به مثابۀ متنی ادبی است، ویژگیهای خاص سینمایی و یا مؤلفههای فرهنگی و اجتماعی آنها به حاشیه رانده میشود. مطالعات سینمایی با رویکرد انتقادی و فرهنگی با در نظر گرفتن زیباییشناسی ویژۀ فیلمها صرفاً در تعداد معدودی از مقالهها وجود دارد.</strong><br /> <strong> نتایج این پژوهش ضعف جدی روششناختی در حوزۀ مطالعات سینمایی در پژوهشهای ادبی را نشان میدهد؛ زیرا همۀ راههای پژوهش در سینما از منظر ادبیات به توصیف ساختار و محتوای روایتِ داستانی فیلمها ختم شده است. غلبۀ روش فرمالیستی در این حوزه، میتواند به تقویتِ این ایده بینجامد که </strong><strong>پژوهشگران ادبی، اساساً بحثهایی همچون نقد فرهنگ از خلال تحلیل متون فرهنگی، بررسی هژمونیهای رسانهها، تحلیل آرمانهایی که متون فرهنگی عرضه میکنند و ... را خارج از حوزۀ پژوهشی ادبی میدانند و یا به دلیل سهولت نقد ساختاری اقبال بیشتری به این رویکرد، نشان میدهند.</strong>
تعامل ادبیّات و سینما,سینمای اقبتاسی,مطالعات فرهنگی,نقد روششناختی
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1737.html
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1737_27541e31226da66ca70f56eaa51a44d0.pdf
دانشگاه یزد
کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی
2645-453X
2645-4548
20
43
2020
02
20
بررسی و تحلیل محتوای قرآنی رمان بیوتن
43
68
FA
کیومرث
رجبی
داانشگاه علوم ومعارف ، دانشکده علوم قرآنی
saeedrajaby12@yahoo.com
محمدنبی
احمدی
عضو هیأت علمی / دانشگاه رازی
mn.ahmadi217@yahoo.com
10.29252/kavosh.2020.1738
<strong>زبان و ادبیات فارسی از دیرباز مانند دیگر زبانهای اسلامی در کنش مستقیم با قرآن کریم بوده و آثار انبوهی با محوریت قرآن کریم به زبان فارسی به رشته تحریر در آمده است. در قرن اخیر</strong><strong>،</strong><strong> همزمان با پیشرفت ادبیات غرب، ادبیات فارسی نیز متحول شده و در حوزه ادبیات داستانی ظهور قالبهایی چون داستان کوتاه و رمان را شاهد بودهایم. براین اساس، بسیاری از نویسندگان حوزه ادبیات داستانی به فراخور حال و استعداد خویش سعی کردهاند جلوهای از آیات قرآن کریم را در آثار خویش بازتاب دهند که هر یک در این مسیر فراز و فرودهای خاص خود را طی کردهاند.</strong><br /> <strong> از جمله این نویسندگان می توان به رضا امیرخانی اشاره کرد که در آثار خویش به این مهم توجه داشته و در اکثر رمانهای خویش به بازتاب کلیاتی از مفاهیم و ارزشهای قرآنی پرداخته است. در میان آثار وی، رمان «بیوتن» با توجه به مسائل ساختاری، زبانی و سبکی از یک سو و رویکرد اجتماعی- انتقادی آن از سوی دیگر، از جایگاه ویژهای برخودار است. میتوان گفت وی در این اثر سعی کرده با استفاده هنری و زیبا شناختی خاص از آیات قرآن کریم به نوعی تفسیر داستانی از برخی آیات قرآن کریم بپردازد.</strong><br /> <strong> این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی سامان پذیرفته، برآن است تا با اشاره به نحوه استفاده امیرخانی از واژگان و مفاهیم قرآنی، مقوله پرداخت تئوریک و شکل ساختاری خاص قلم وی در نقل و ارائه آیات قرآنی بررسی گردد و به آسیب شناسی مختصری در باب شکل ساختاری طرح مفاهیم قرآنی در رمان بیوتن پرداخته شود. </strong>
قرآن کریم,رضا امیرخانی,رمان بیوتن,درونمایه داستان,ادبیّات دفاع مقدس
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1738.html
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1738_9520f9071076617c695b9c21ff78fe69.pdf
دانشگاه یزد
کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی
2645-453X
2645-4548
20
43
2020
02
20
پژوهشی در زندگانی، آثار و اندیشۀ جمالی تبریزی
69
102
FA
روح اله
خادمی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد، یزد، ایران
rkhademi61@gmail.com
محمدکاظم
کهدویی
عضو هیات علمی دانشگاه یزد
mkka35@yahoo.com
مهدی
ملک ثابت
عضو هیآت علمی گروه زبان و ادبیات دانشگاه یزد
mmaleksabet@yazd.ac.ir
10.29252/kavosh.2020.1739
<strong>جمالی تبریزی از شاعران گمنام خمسهپرداز سدههای هشتم و نهم هجری است. از این شاعر ناکام خمسهای مشتمل بر پنج منظومه به نامهای «</strong><strong>تحفة</strong><strong>الابرار»، «مهرونگار«، «محزون و محبوب»، «هفت اورنگ» و «انوشنگنامه» باقی مانده که یگانه نسخۀ شناختهشدۀ آن در موزۀ بریتانیا نگهداری میشود. تعداد ابیات باقی مانده در این نسخه 19648 بیت است. جمالی همّت خود را مصروف تقلید از روش خمسۀ نظامی گنجوی کرده، با این تفاوت که زبان او در این خمسه ساده و بی پیرایه است. از زندگی و احوالات شخصی شاعر جز این خمسه در هیچ منبع شناختهشدهای، اطلاعی به دست نمیآید. او چهار منظومۀ اول خمسۀ خود را به امیران تیموری و منظومۀ آخر خود را به یکی از امرای قراقویونلو تقدیم کرد؛ امّا نتوانست مقبولیّتی در نظر ایشان پیدا کند. این عدم مقبولیّت، دلیل اصلی ناشناختگی و به حاشیه رانده شدن خمسۀ او بوده است.</strong><br /> <strong>در این پژوهش، کوشیدهایم با جستجو در «خمسۀ جمالی تبریزی» به اطلاعاتی دربارۀ شاعر آن دست یافته و ضمن ترسیم طرحی از زندگی و احوال او، منظومههای وی را نیز معرّفی کنیم.</strong>
جمالی تبریزی,خمسهسرایی,شعر فارسی قرن هشتم و نهم
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1739.html
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1739_5b9aa6fee4a75903e344ec9a25227082.pdf
دانشگاه یزد
کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی
2645-453X
2645-4548
20
43
2020
02
20
بررسی جایگاه زن و بحران خانواده در داستان معاصر براساس دو رمان فمینیستی فارسی
103
130
FA
مریم
مقدمی
دانشگاه تربیت مدرس دانشکده علوم انسانی گروه زبان وادبیات فارسی
moghaddamimaryam@gmail.com
غلامحسین
غلامحسین زاده
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس
ggholamhosienzadeh@yahoo.com
نجمه
دری
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس
drdorri_3415@yahoo.com
حسن
ذوالفقاری
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس
zolfahari_hasan@yahoo.com
10.29252/kavosh.2020.1740
<strong>جنبش «فمینیسم» با هدف دفاع از حقوق زنان شکلگرفته و فرازوفرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. ازجمله مسائلی که بهشدت در کانون توجه فمینیستها قرارگرفته جایگاه خانواده و مسائل مربوط به آن است. فمینیستهای افراطی با نگاهی ضد ارزشی به روابط زناشویی، ازدواجهای رسمی، فرزند آوری، تعهد در ازدواج و... استحکام خانوادهها را، بهویژه در دنیای مدرن، با خطر مواجه میسازند. در این میان، نویسندگان فمینیست در قالب خلق آثار داستانی با رویکردهای افراطی ذهنیت ضد ارزشی درباره خانواده و مسئله ازدواج را در میان خوانندگان گسترش میدهند.</strong><br /> <strong> مقاله حاضر درصدد است تا با رویکردی آسیب شناسانه، دو رمان فمینیستی فارسی را با تأکید بر جایگاه زنان و خانواده بررسی و نقد کند. آثار منتخب شامل «سگ و زمستان بلند» از شهرنوش پارسی پور و «پرندۀ من» از فریبا وفی میشود. نتایج نشان میدهد که آثار داستانی منتخب با خلق شخصیتهای ضعیف از زنان، ترویج دیدگاههای تند علیه مردان، موردتردید قرار دادن مسألۀ ازدواج و جایگاه ارزشی خانواده، نتوانسته است به بهبود موقعیت زنان داستانها یاری برساند و با جدا ساختن آنها از جایگاه و نقش طبیعی و اجتماعیشان، قهرمانان زن را دچار بحران هویت کرده است.</strong>
شهرنوش پارسی پور,فریبا وفی,داستانهای فمینیستی,زن,بحران خانواده
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1740.html
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1740_1b6aad71c0284fe4b329e8bfa2250c46.pdf
دانشگاه یزد
کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی
2645-453X
2645-4548
20
43
2020
02
20
ضرورت تصحیح دوباره کتاب قرّة العین
131
158
FA
سلمان
ساکت
گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
saket_salman@yahoo.com
زهرا
محمودی
زبان و ادبیات فارسی، داتشکده زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران،
zmahmoudi@icloud.com
10.29252/kavosh.2020.1741
<strong>قرّ</strong><strong>ة</strong><strong>العین یا قرّ</strong><strong>ة</strong><strong>العیون یکی از متون کهن فارسی در زمینۀ تطبیق امثال عربی و فارسی با یکدیگر و نیز با آیات قرآن است که بیش از چهل سال پیش به کوشش امین پاشا اجلالی برمبنای دو نسخۀ دانشگاه تهران (مورّخ 867هـ . ق.) و کتابخانۀ ملّی تبریز (مورّخ 938 هـ . ق.) تصحیح و در سلسلۀ انتشارات استادان زبان فارسی چاپ و منتشر شده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی این چاپ و مقایسۀ آن با نسخ کهن کتاب، کاستیها و اشکالات این تصحیح را نشان دهد و ضرورت تصحیح دوبارۀ آن را گوشزد نماید. در این راستا، افزون بر دو نسخۀ مورد استفادۀ اجلالی، از نسخههای همایی (مورّخ 651 هـ . ق.)، کتابخانۀ فاتح (مورّخ 722 هـ . ق.)، دو دستنویس کتابخانۀ ایاصوفیا (یکی مورّخ 897 هـ . ق.و دیگری از سدۀ نهم) و نسخۀ کتابخانۀ آیتاللّه مرعشی (مورّخ 902 هـ . ق.)، بهره برده و نشان دادهایم که انتخاب نابجای نسخ مورد استفاده علی</strong><strong></strong><strong>رغم شناخت نسخ کهنتر، بهتر و صحیحتر، عدول بیجهت از ضبط نسخۀ اساس، ثبت نادرست یا بعضًا ناقص اختلاف دو نسخه و ذکر نکردن برخی اختلافات، مهمترین اشکالات این چاپ بوده است. دسترسی به دستنویسهای مهم شناخته شده و نویافته از دیگر دلایل ضرورت تصحیح دوبارۀ اثر است که از یک سو، در انتخاب ضبط صحیحتر واژهها و عبارات، مؤثر است و از سوی دیگر، نشان میدهد که مثلها، حکایات و اشعاری در متن اصلی اثر وجود داشته که در دو نسخۀ مورد استفادۀ مصحح افتادگی داشته و بدین دلیل، به کتاب راه نیافته و از چشم خوانندگان دور مانده است.</strong>
قرّةالعین (قرّةالعیون),تصحیح متن,نسخهشناسی,امثال فارسی و عربی
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1741.html
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1741_f83500317b80fc417cdcb5d552159bae.pdf
دانشگاه یزد
کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی
2645-453X
2645-4548
20
43
2020
02
20
تحلیل متن «نامۀ امیر مسعود به آلتونتاش خوارزمشاه» از تاریخ بیهقی بر اساس نظریة کنش گفتارِ جان راجرز سرل
159
184
FA
زهرا
سمائی
جامعه المصطفی العالمیه
samaeez@gmail.com
محمد جواد
عرفانی
پیام نور مشهد
mj_erfani@yahoo.com
حسن
بساک
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
hbassak@gmail.com
10.29252/kavosh.2020.1742
<strong>متنهای ادبی دارای لایههای معنایی متعددی هستند. مخاطب باید منظور گوینده یا نویسنده را از متن استخراج کند. ذهن انسان به طور خودآگاه و ناخودآگاه فرایندهایی را در خدمت میگیرد تا به این هدف برسد. چگونگی استخراج معنا و منظور نهفته در یک متن از دیرباز از سوی متخصّصان شاخههای متعدد علوم انسانی از جمله زبانشناسی و زیر شاخههای آن مورد توجه بوده است. نظریۀ «کنش گفتار» یکی از راهکارهای به دست آوردن معانی پوشیدۀ متن است. تاریخ بیهقی یکی از متون کهن نثر فارسی است که به لحاظ شیوۀ نگارش، یکی از متون طراز اول ادبیات به شمار میرود که بلاغت گفتار و توانایی خارقالعادۀ ابوالفضل بیهقی نویسندۀ آن را نشان میدهد. در این پژوهش، «نامۀ سلطان امیر مسعود به آلتونتاش خوارزمشاه» در تاریخ بیهقی بر اساس نظریة کنش گفتار و طبقه بندی پنجگانۀ جان راجرز سرل </strong><strong>(</strong><strong>John</strong><strong>Rogers Searle</strong><strong>) </strong><strong>تجزیه وتحلیل شده و فراوانی هریک از کنشهای موجود در متن بررسی شده است. این نظریه بر پایۀ معنی شناسی کاربردی استوار است و در حوزۀ تحلیل گفتمان قرار دارد.</strong><strong>بررسی نامۀ امیرمسعود براساس نظریۀ مذکور نشان داد که نویسنده در این نامه از کنشهای گفتاری و ترغیبی به میزان زیاد و از کنش عاطفی به میزان کمتری استفاده کرده است و این امر بیانگر اهداف پنهانی و پوشیدة نویسندة نامه است.</strong>
کنش گفتار,تحلیل گفتمان,تاریخ بیهقی,جان راجرز سرل,سلطان مسعود
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1742.html
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1742_be5d4010ac10816862dc7ea00f904b0f.pdf
دانشگاه یزد
کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی
2645-453X
2645-4548
20
43
2020
02
20
بررسی کاربردی و تحلیل حرف اضافه «از» در کتاب مرزبان نامه
185
216
FA
وسام
رومیة
دانشگاه بین المللی امام خمینی. دانشکده علوم انسانی. قزوین
volgano8899@gmail.com
حمید
طاهری
دانشگاه بین المللی امام خمینی. دانشکده علوم انسانی. قروین
taheri_x135@yahoo.com
رضا
سمیع زاده
دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین
r_samizadeh@ikiu.ac.ir
10.29252/kavosh.2020.1743
<strong>یکی از مفاهیم اسـاسی و مـحل بـحث در معنی</strong><strong></strong><strong>شناسی شناختی، حروف اضافه اسـت. حروف اضافه از دیرباز در متون فارسی کاربرد فراوان داشتهاند و با توجّه </strong><strong>به </strong><strong>تفاوتهای سبکی متون </strong><strong>د</strong><strong>ورههای مختلف، تغییرات زیادی پذیرفتهاند و در معانی مختلفی به کار رفتهاند و کاربرد گذشته و کنونی آنها تفاوت چشمگیری با هم دارند. «از» یکی از حروف اضافۀ متممساز پیشین است که در زبان فارسی، جایگاهها و نقشهای متفاوتی را میپذیرد. </strong><br /><strong>کتاب مرزبان نامه، یکی از کتب تمثیلی قرن چهارم هجری است که مرزبان بن رستم به گویش طبری آن را پدید آوردهاست و در قرن هفتم، سعدالدین وراوینی آن را به فارسی برگردانده است. در این پژوهش، کاربردها و معانی حرف اضافۀ «از» در کتاب مرزباننامه بررسی شده است. از نتایج این بررسی برمیآید که به دلایلی، ازجمله تفاوتها و ویژگیهای سبکی آن دوره،</strong><strong> تفاوتهایی در کاربرد از وجود دارد و بیانگر این است که این حرف </strong><strong>در قرنهای پیشین و ابتدای دورۀ تکوین زبان فارسی، </strong><strong>دلالتها و کاربردهای متعددی داشته است و در زمان حاضر بسیاری از آن کاربردها را از دست داده است. </strong>
دستور زبان تاریخی,معنا,حرف اضافه,از,مرزباننامه,کاربرد,دلالت
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1743.html
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1743_5ef4a18899d6eda3cc30921a77ab70e0.pdf
دانشگاه یزد
کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی
2645-453X
2645-4548
20
43
2020
02
20
بررسی سیرۀ دادرسی قاضیان در قرن هفتم (با تکیه بر بوستان و گلستان سعدی و مثنوی مولوی)
217
244
FA
عباس
ایزدی
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران
abbasizadisadi@yahoo.com
شهرزاد
نیازی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران
shahrzadniazi81@gmail.com
عطامحمد
رادمنش
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران
a-radmanesh@yahoo.com
10.29252/kavosh.2020.1744
<strong>قضاوت و دادرسی همواره از مسألههای مهم جوامع بشری به شمار آمده و باتوجه به نقش پررنگ قاضیان در جامعه، این موضوع در ادبیات فارسی بازتاب گستردهای داشته است. در حالی که آداب قضاوت قاضیان و دادگران در متون تاریخ گمشده است، شاعران و ادیبان بتصریح یا با کنایه، به افشاگری دست زده و این، اهمیت آثار آنان را دوچندان میکند. هدف مقالۀ حاضر بررسی ادب داوری در حکایتهای دوتن از ادیبان برجستۀ ادب فارسی در قرن هفتم است تا از یک سو، طرز تلقّی و نوع واکنش شاعران و ادیبان آن دوره در برابر نابسامانی دستگاه قضا روشن گردد و از سوی دیگر، خصیصههای اخلاقی دادگر عادل با توجه به آن دوران بررسی شود.</strong><br /> <strong> این تحقیق به روش کتابخانهای انجام شده است و ماحصل، آنکه از ابتدا و بخصوص، از تاریخ فاجعهبار حمله مغول به ایران، انحطاطی در دستگاه قضا ایجاد گردید که شاعران و ادیبان عدالتخواه را وادار کرد تا با سلاح کلام، جهاد کنند و کوس رسوایی قاضیان را در تاریخ بنوازند. همچنین، نتایج نشان داد که ادب داوری از دیدگاه سعدی و مولوی شامل صفات والای اخلاقی و فنّی همچون عدل و انصاف، علم و دانش، زهد و تقوی، فراست و تیزهوشی، رعایت شرع و قانونمداری است؛ با این تفاوت که سعدی بیشتر، به وضع موجود و واقعیت وضعیت قضاوت و احکام صادره پرداخته و در مقابل، مولوی بیشتر، به اخلاق آرمانی و فردی توجه کرده است.</strong>
قاضی,اخلاق,حکایت,سعدی,مولوی
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1744.html
https://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_1744_a37963395e63cd413d61d43a1606c1ac.pdf