خاستگاه موسیقی زبان در متون نثر مرسل فارسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانش آموخته دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه خوارزمی

10.29252/kavosh.2021.13675.2738

چکیده

مؤلّفه­ های جمال­ شناسیِ نثر مرسل بسیار متنوّع است. موسیقی زبان یکی از آن هاست که به شکل معناداری این متون را هنری کرده ­است. این نوع موسیقی که موجب زیبایی نثر مرسل شده، از کجا نشأت می­ گیرد؟ در این مقاله آثار نثر مرسل به روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از زبان­شناسیِ ساختارگرا و علم معانی بررسی شده ­اند تا پاسخ مناسبی­ به پرسش تحقیق داده ­شود. نتایج نشان می­ دهد که جمال شناسی موسیقاییِ نثر مرسل مبتنی بر درونه زبان است و برای تقویّت موسیقی زبان از دو مؤلّفۀ موسیقی ترتیل قرآن و شعر هجایی دورۀ باستان تأثیر پذیرفته است. نثر مرسل تحت تأثیر موسیقی ترتیل با آرایش خاصِ نحوی، آزادی عمل در آغاز و پایان جمله­­، استفادۀ مناسب از واژگان، حروف و وندها توازن نحویِ قدرتمندی ایجاد کرده و از این طریق، به موسیقی نثر دست یافته ­است. یکی دیگر از عوامل موسیقایی نثر مرسل، بهره ­مندی از وزن هجایی و متون آهنگین زبان­ های باستان است. این مطالعه نشان می ­دهد که با ورود وزن عروضی به عرصۀ زبان  فارسی، شعر هجایی از بین نرفته؛ بلکه به دلیل هم­خوانی نداشتن با شعر عروضی و نیز عدم آشنایی بلاغیَون اسلامی با آن، نوعی نثر تلقی شده و به درون نثر فارسی وارد شده و به کمک سایر مؤلّفه­ ها، موسیقی نثر مرسل را تقویّت کرده است. علاوه بر آن، خصلت­ های ذاتیِ زبان فارسی و مؤلّفه­ های اجتماعی-فرهنگیِ دورۀ سامانی نیز باعث رهایی و آزادی عمل در زبان شده و در موسیقی نثر مرسل تأثیر معناداری گذاشته ­است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The provenance of language rhythm in Morsal prose texts

نویسنده [English]

  • mohsen vesaghati jalal
Graduated from Kharazmi University with a PhD in Persian Language and Literature
چکیده [English]

      Language rhythm is one of the diverse aesthetic components employed in Farsi Morsal prose, which has significantly enhanced its artistic value. The research question is ‘what has been the provenance of such a rhythm garnishing that prose type?’ To find a convincing answer, a descriptive-analytical method has been employed in this article and works of Morsal prose have been investigated, utilizing semantics and structural linguistics. The results indicate that the aesthetic rhythm of Morsal prose is formed on the interior of the language. While being influenced primarily by the rhythmic recitation of the Holy Quran and then by the old Farsi poetry, Morsal prose owes its rhythmic elegance to its special syntactic arrangement, syntactic equilibrium and flexibility in starting and ending the sentences. Another factor accounting for the rhythmic elegance of Morsal prose is the use of syllabic rhythm and the melodic texts of ancient languages. This study proves that syllabic poetry did not vanish with the arrival of prosodic rhythm; rather, due to inconsistency with prosodic poetry and lack of knowledge among the rhetoricians of the Islamic period, it was considered and categorized as a kind of prose. Then, the other literary aspects of ancient languages gave a rise to the rhythmicity of Morsal prose. Furthermore, the inherent characteristics of the Farsi language and the socio-cultural components of the Samanid period led to the liberation and flexibility of the language and exerted a salient impact on the rhythm of prose.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Morsal prose
  • Linguistics
  • Language rhythm
  • Aesthetics
  1. الف) کتاب­ها

    1. آدونیس، علی­احمد (1388)، متن قرانی و آفاق نگارشی، ترجمۀ حبیب­الله عبّاسی، تهران، سخن.
    2. ایگلتون، تری (1395)، پیش­درآمدی بر نظریۀ ادبی، ترجمۀ عباس مخبر، چاپ نهم، تهران، نشر مرکز.
    3. بهار، محمّدتقی (1381)، سبک­شناسی نثر، تهران، انتشارات زوار.
    4. بلعمی، ابوعلی (1383)، تاریخ بلعمی، تصحیح: محمّد تقی بهار، چاپ سوم، تهران، زوّار.
    5. بی­نام (1366)، تاریخ سیستان، تصحیح: محمّدتقی بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات پدیدۀ خاور.
    6. بی­نام (1329)، کارنامه اردشیر بابکان، به اهتمام محمّدجواد مشکور، تبریز، کتاب­فروشی و چاپ­خانۀ دانش.
    7. بی­نام (بی­تا)، نسخۀ خطی مقدمۀ شاهنامۀ ابومنصوری، تهران، کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، شمارۀ 9891/ 88911..
    8. بیرونی خوارزمی، ابوریحان محمّد بن احمد (1362)، التَّفهیم لِأَوائلِ صناعة التَّنجیم، به اهتمام جلال­الدّین همائی، تهران، انجمن آثار ملّی.
    9. جرجانی، عبدالقاهر (1368)، دلایل­الاعجاز فی­القرآن، ترجمۀ محمّد راد­منش، مشهد، انتشارات آستان قدس.
    10. تفضّلی، احمد (1376)، تاریخ ادبیّات ایران پیش از اسلام، تهران، سخن.
    11. خیّام، عمر (1312)، نوروزنامه، تصحیح: مجتبی مینوی، تهران، کتابخانۀ کاوه.
    12. دهقانی، محمّد (1394)، ترجمۀ تاریخ طبری، تهران، نشر نی.
    13. شفیعی­کدکنی، محمّدرضا (1391)، رستاخیز کلمات، تهران، انتشارات سخن.
    14. _________ (1381)، موسیقی شعر، چاپ دهم، تهران، انتشارات آگاه.
    15. _________ (1392)، زبان شعر در نثر صوفیه، تهران، انتشارات سخن.
    16. صادقیان، محمّدعلی (1379)، زیور سخن در بدیع فارسی، یزد، انتشارات دانشگاه یزد.
    17. صفوی، کوروش (1390)، از زبان­شناسی به ادبیّات، چاپ سوّم، تهران، انتشارات سورۀ مهر.
    18. کروچه، بندتو (1393)، کلّیّات زیبایی­شناسی، ترجمۀ فواد روحانی، چاپ دهم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
    19. وصّاف الحضره شیرازی، شرف­الدّین عبدالله (1338)، تاریخ وصّاف (تجزیه­ الامصار و تزجیه الاعصار)، به اهتمام حاجی محمّد اصفهانی، تهران، کتابخانۀ جعفری تبریزی.
    20. ناتل خانلری، پرویز (1391)، تاریخ زبان فارسی، تهران، فرهنگ نشر نو.
    21. وحیدیان کامیار، تقی (1383)، بدیع از دیدگاه زیبایی­شناسی، تهران، انتشارات سمت.

    ب) مقاله­ها

    1. حسن­زادۀ میرعلی، عبدالله، لیلا شامانی (1392)، «بررسی عنصر موسیقی در آثار منثور قرن­های چهارم و پنجم و ششم با تأکید بر آثار احمد غزالی»، مجلۀ فنون ادبی اصفهان، سال 5، شمارۀ 1، صص80-69.
    2. حق­شناس، علی­محمّد (1383)، «آزادی و رهایی در زبان و ادبیّات»، فصلنامۀ مطالعات و تحقیقات ادبی دانشگاه تربیت معلم، ش3و4، پاییز و زمستان 1383، صص58-39.
    3. مدرسی، فاطمه، مریم عرب (1392)، «نگاهی به عوامل موسیقی­ ساز در تمهیدات عین­ القضات»، مجلۀ فنون ادبی اصفهان، سال5، شمارۀ2، صص48-35.