کارکردهای بدل بلاغی در غزلیات حافظ

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دبیر آموزش و پرورش

2 استاد دانشگاه لرستان

3 دانشیار دانشگاه لرستان

چکیده

حافظ به گواهی دیوانش، در انتخاب واژگان وسواس ویژه‌ای دارد. نکتۀ قابل توجه در ابیات خواجه، ارتباط واژگان است؛ که هر بیت را با زنجیره‌ای از تناسبات معنایی و لفظی درهم‌ تنیده‌است. یکی از روابطی که میان مفاهیم و واژگان وجود دارد، رابطۀ جانشینی است؛ که اصطلاحاً آن را بدل بلاغی می‌نامیم. به این معنی که مفهومی که در پارۀ نخست بیت آمده، در پارۀ دیگر تکرار می‌شود. اما به‌جای این‌که لفظ تکرار شود، همان معنی با لفظ دیگری تکرار می‌شود. از آن‌جا که هر لفظ بر مدلول خاصی دلالت می‌کند و به حوزۀ معنایی خاصی تعلق دارد، جانشین کردن دو لفظ، دایرۀ معنایی آن‌ دو را درهم ‌می‌آمیزد و سبب می‌شود که هر لفظ هم بر معنی خود و هم بر معنی لفظی که جانشین آن شده، دلالت کند. این ویژگی، امکاناتی در اختیار شاعر گذاشته‌است؛ از جمله ایجاد ابهام در تشخیص مدلول اصلی، دلالت چندگانۀ واژگان و گسترش معنی. خواجه از این امکانات برای معنی‌آفرینی و ایجاد انواع زیبایی‌های ادبی و هنری، بسیار بهره‌گرفته‌‌است. در این پژوهش، تعدادی از ابیات دارای بدل بلاغی انتخاب و سپس با تحلیل رابطۀ جانشینی، تعدادی از کارکردهای این نوع رابطه بررسی شده‌است.
واژه‌های کلیدی: حافظ، بدل بلاغی، امکانات زبانی، معنی‌آفرینی

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The functions of Rhethorical substitute in Hafez Sonets

نویسندگان [English]

  • Behnoosh Rahimi Harsini 1
  • ali heydari 2
2 Professor of Lorestan University
چکیده [English]

Hafiz, with testify of his court poetry has a special obsession in selection of vocabulary. Notable point on the lines of khwaje is the relationship between vocabulary, that has intertwined each line by chain of semantic and rhetorical proportions. One of the relationships that exist between the word, is succession, that we call it, Rhethorical Apposition. That means, a concept that has come in the first part, is repeated in the other part. Because every word refers to a specific referent, and belong to a particular semantic field, substituting the word, combines semantic circle them and cause that each word has two meaning imply, its meaning and the meaning of a word that has been replaced. This feature has given features to poet, including: create ambiguity in original referent, multiple implication words and significant extant. Khwaje is used of this facilities to creation means and create a variety of literary and artistic beauties. In this research, number of lines that has rhethorical apposition, has been chosen and then a number of functions of this type of relationship is investigated, by analysis of the relationship of succession.

کلیدواژه‌ها [English]

  • "Hafez"
  • "Rhethorical substitute"
  • "language feature"
  • "creation means"
الف) کتاب­ها
1. قرآن مجید، (1379)، مترجم: مهدی الهی قمشه­ای، تهران.
2. ابن المعتز، أبوالعباس عبدالله، (2001)، کتاب البدیع، الطبعه الاولی، بیروت، لبنان: موسسه الکتب الثقافیه.
3. استعلامی، محمد، (1383)، درس حافظ، چاپ دوم، تهران، سخن.
4. الهاشمی، السیداحمد، (1383)، جواهرالبلاغه، الطبع الثانیه، الناشر: موسسه الصادق للطباعه و النشر.
5. انوری، حسن و احمدی گیوی، حسن، (1367)، دستورزبان فارسی، تهران، فاطمی.
6. انوری، علی­بن­محمد، (1376)، دیوان شعر، به­کوشش محمدتقی مدرس رضوی، چاپ چهارم، تهران، علمی و فرهنگی.
7. تفتازانی، سعدالدّین، (1388)، شرح المختصر، چاپ پنجم، قم، اسماعیلیان.
8. حافظ، شمس­الدین محمد، (1370) دیوان حافظ به اهتمام قزوینی- غنی، با مجموعه تعلیقات علامه قزوینی به کوشش عبدالکریم جربزه دار، چاپ سوم، تهران، اساطیر.
9. ___________، (1385)، دیوان، به ­اهتمام محمد - غنی، مقابله با نسخۀ پرویز ناتل خانلری، به کوشش رحیم ذوالنور، چاپ چهارم، تهران، سروش.
10. خیامپور، عبدالرسول، (1388)، دستورزبان­ فارسی، چاپ چهاردهم، تهران، ستوده.
11. دهخدا، علی اکبر، (1377)، لغت­نامه، چاپ دوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
12. سلمان ساوجی، (1389)، کلیات سلمان ساوجی، مقدمه و تصحیح عباسعلی وفایی، تهران، سخن.
13. شفیعی کدکنی، محمدرضا، (1391)، رستاخیز کلمات، تهران، سخن.
14. ___________، (1386)، موسیقی شعر، چاپ پنجم، تهران، آگه.
15. __________، (1389)، معانی، چاپ دوم، تهران، میترا.
16. ___­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­______، (1390)، نگاهی تازه به بدیع، چاپ چهارم، تهران، میترا.
17. .........................، (1388)، یادداشتهای حافظ، چاپ اول، تهران، علمی.
18. شهرستانی، ابوالفتح محمدبن­عبدالکریم، (1362)، توضیح­الملل، چاپ سوم، تهران، شرکت افست «سهامی عام».
19. عماد فقیه، خواجه عماد­الدین، (1348)، دیوان، به تصحیح رکن­الدین همایون فرخ، تهران، سینا.
20. فرشیدورد، خسرو، (1375)، گفتارهائی در باره­ی دستور زبان فارسی. چاپ اول. تهران، امیرکبیر.
21. نجفی، ابوالحسن، (1383)، «معاشران گره از زلف یار باز کنید»، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، شماره 82، صص 38 - 41.
22. وحیدیان کامیار، تقی، (1387)، بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی، چاپ سوم، تهران، سمت.
23. ________ و عمرانی، غلامرضا، (1386)، دستورزبان فارسی1، چاپ دهم، تهران، سمت.
24. وفایی، عباسعلی، (1391)، دستور تطبیقی، تهران، سخن.
25. هروی، حسینعلی، (1386)، شرح غزل‌های حافظ، به کوشش زهرا شادمان، چاپ هفتم، تهران، فرهنگ نشر نو.
ب) مقاله­ها
1.انجوی شیرازی، ابوالقاسم، (1351)، «دشواری‌های تصحیح دیوان خواجه حافظ»، مجلۀ نگین. شماره 87، صص 52 -49.
2. انوری، حسن، (1386)، «معاشران گره از زلف یار باز کنید»، ماهنامۀ فردوسی، شمارۀ 52 و 53، صص 22-20.
3. حیدری، علی، (1385)، «ایهام در شعر حافظ»، مجله کیهان فرهنگی، شماره 239 و 240، صص39-32.
4. ________، (1389)، «نقد و بررسی کتاب شاخ نبات»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه قم (دو فصلنامه علوم ادبی)، سال سوم، شماره 5، صص 216-200.
5. راستگو، سید محمد، (1370)، «ایهام در شعر فارسی»، مجله معارف، دوره هشتم، شماره1، از 83-37.