بررسی سرشت «شر» در رمانی از بلقیس سلیمانی براساس آرای دارل کوئن

نوع مقاله : مقاله ترویجی

نویسنده

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

10.29252/kavosh.2022.17528.3154

چکیده

رمان «تخم شر» از بلقیس سلیمانی یکی از آثار متمایز ادبیات داستانی معاصر فارسی است که نویسنده طی آن، تلاش کرده است تا از طریق قصه‌ای پرکشش و مملو از خرده‌روایت‌هایِ متنوّعِ فرعی، به موضوع «شر» به‌عنوان مفهومی مجادله‌آمیز و خطیر بپردازد. در طول این رمان، خواننده مکرّراً، با مفهوم شر از منظرهای مختلف فلسفی، الهیّاتی و اخلاقی گرفته تا برداشت‌های عامیانه و حتی واژگانی آن مواجه است. همین تنوع در کاربرد باعث ایجاد این سردرگمی می‌شود که نویسنده کلاً با کدام تعریف و کاربرد از مفهوم «شر»، همداستان است و اساساً، چه ارتباطی میان جزئیات و فرایند روایت با تعابیر مختلف از این مفهوم وجود دارد. در این مقاله، تلاش شده است تا به روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از مبانی نظری ذکرشده از سوی دارل کوئن (Koehn Daryl)، موضوع «شر» در رمان یادشده مورد بررسی قرار گیرد.
کوئن ضمن نقد دیدگاه‌های اخلاق‌گرایان در زمینة سرشت آگاهانه و عامدانة «شر»، منشأ شرور را فرایندهای ناخودآگاهی می‌داند که از جهل ما در شناخت خودمان سرچشمه گرفته‌اند. از میان شخصیت‌های رمان «تخم شر»، «سهراب» بیش از همه با مسألة «شر» پیوند دارد: شخصیت ملول، خودشیفته، ناسپاس، مفلوک و خودنمایی که زندگی و جوانی خود و همسرش «ماهرخ» را قربانی شرارت درونی‌اش می‌کند. نتایج بررسی اعمال و افکار این شخصیت بر اساس آموزه‌های کوئن، نشان‌ می‌دهد که ملال، ازخودبیگانگی و وسواس جلب توجّه و تأییدِ دیگران، اصلی‌ترین خاستگاه‌های «شر» در این شخصیت محسوب می‌شوند. این فرایندهای ناخودآگاه «سهراب» را به بازیگری تبدیل می‌کنند که تمام زندگی‌اش را بر سر بازی در نقش‌های مورد پسند و تأیید دیگران، تباه می‌سازد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Investigating the nature of "evil" in a novel by Belqis Soleimani based on the views of Daryl Koehn

نویسنده [English]

  • Ayoob Moradi
Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, Payame Noor University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Belqis Soleimani's novel Devil Seed is one of the distinctive works of contemporary Persian fiction in which the author has tried to address the subject of “evil" as a controversial and serious concept through a compelling story full of various sub-narratives. Throughout the novel, the reader repeatedly faces the concept of evil from various philosophical, theological, and moral perspectives in its vernacular implications and even lexical connotations. This raises the question of what kind of evil the author means. This article seeks to investigate the issue of evil in the mentioned novel using a descriptive-analytical method and the theoretical foundations proposed by Daryl Koehn. By criticizing the views of ethicists and rationalists on the conscious and deliberate nature of evil, Koehn considers the origin of evil to be unconscious processes that have nothing to do with the conscious choice of persons. Among the characters in the novel Devil Seed, Sohrab is most related to the issue of evil. He is a bored, narcissistic, ungrateful, miserable and ostentatious character who sacrifices his life and youth and his wife Mahrokh for his inner evil. The results of examining the actions and thoughts of this character based on Koehn's teachings show that the boredom arising from alienation and the obsession to attract the attention and approval of others are the main causes of evil in this character. They are unconscious processes that turn Sohrab into an actor who spends his whole life playing favorite roles to be approved by others.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Psychological criticism
  • Evil
  • Daryl Koehn
  • Devil Seed novel
  1. الف) کتاب­ ها

    1. احمدی، بابک (1382). ساختار و تأویل متن، تهران: مرکز
    2. بابک‌معین،‌ مرتضی (1396). ابعاد گمشدة معنا در نشانه‌شناسی روایی کلاسیک،‌ تهران:‌ علمی و فرهنگی.
    3. باتای، ژرژ (1399). ادبیات شر، ترجمة فرزاد کریمی، تهران: سیب سرخ.
    4. دوباتن، آلن (1397). آرامش،‌ ترجمة‌ محمد کریمی،‌ تهران: کتاب‌سرای نیک.
    5. دوباتن،‌ آلن (1398). اضطراب منزلت،‌ ترجمة شقایق نظرزاده، تهران:‌ فرمهر.
    6. سلیمانی، بلقیس (1399). تخم شر، تهران: ققنوس.
    7. کوئن، دارل (1397). همزیستی با اژدها، ترجمة بهار رهادوست، تهران: هنوز
    8. ------- (1400). سرشت شر، ترجمة بهار رهادوست، تهران: هنوز.
    9. لاج، دیوید (1394). هنر داستان‌نویسی، ترجمة رضا رضایی، تهران: نی.
    10. هومر، شون (1396). ژاک لاکان، ترجمة محمدعلی جعفری و محمدابراهیم طاهایی، تهران: ققنوس.
    11. یالوم، اروین (1397). روان‌درمانی اگزیستانسیال، ترجمة سپیده حبیب، تهران: نی.

    ب) مقاله­ ها

    1. پنج‌تنی، منیره (1396). «در کافة اگزیستانسیالیستی»، اطلاعات حکمت و معرفت، شمارة 3، صص 75-69.
    2. رشیدیان، عبدالکریم (1385). «فرهنگ خودشیفتگی، نارسیسم، بررسی دو دیدگاه»، فلسفه و کلام، شمارة 49، صص 234-215.
    3. رضایی، رؤیا و محمدامیر مشهدی و حمیدرضا شعیری (1398). «بررسی سبک زندگی نیمایوشیج در نامه‌های او»، پژوهش ادبیات معاصر جهان، دورة 24، شمارة 1، صص 147-119.
    4. رهادوست، بهار (1396). «مصاحبه درباره کتاب سرشت شر»، اطلاعات حکت و معرفت، سال 12، شمارة 2، صص 73-68.
    5. شایگان، داریوش (1394). «بودلر و مفهوم شرّ»، بخارا، شمارة 109، 265-258.
    6. مرادی، ایوب و سارا چالاک (1400). «نقد مجموعه‌داستان چشم سگ از عالیه عطایی براساس مفهوم بیگانگی از ژولیا کریستوا»، ادبیات پارسی معاصر، سال 11، شمارة 1، صص 272-249.
    7. مرادی، ایوب (1400). «نقد رمان شکار کبک از رضا زنگی‌آبادی براساس مبانی روانشناسی ژاک لاکان»، پژوهش زبان و ادبیات فارسی، دورة 19، شمارة 62، صص 125-95.
    8. منسل پاتیسن، ئی (1382). «روانکاوی و مفهوم شر»، ترجمة امید مهرگان، ارغنون، شمارة 22، 260-229.

    ج) لاتین

    1. Lasch, Christopher (1979). The Culture of Narcissism: American Life in an Age of Diminishing Expectations, New York, Norton & Company Inc.